جلال آل احمد ، نویسنده و مترجم
سید جلال الدین سادات آل احمد ، معروف و مشهور به جلال آل احمد، در ۱۳۰۲ در تهران به دنیا آمد. جلال در خانوادهای مذهبی و روحانی ، در ابتدا تحت تاثیر عقاید مذهبی خانوادگی اش بود.
پدر جلال قصد داشت او را به جانشینی خودش که روحانی ای صاحب لباس و منبر بود ، دربیاورد. به گونهای که بعد از پایان دورهی دبستان، اجازهی تحصیل در مدرسههای دولتی را به جلال نداد. به خاطر این عقیده که آنچه در این مدارس تدریس و تحصیل میشد را مغایر با شرع اسلامی میدانست. جلال آل احمد اما دور از چشم پدر ، شبانه به مدرسه میرود. بعدها جلال برای تحصیل و تعلم علم دین به نجف فرستاده میشود ؛ اما خیلی زود دلسرد و ناامید از این موضوع به ایران بر میگردد.
حزب توده و تاثیر آن بر زندگی جلال :
کم کم عقاید مذهبی جلال رنگ میبازد. آثار این تغییر نگرش در زندگی و روابط خانوادگیاش هویدا میشود. او بعد از چندی به عضویت حزب توده درمیآید. اصول حزبی توده در ایران نشان از چپ گرایی و مخالفت با خرافهپرستی و آزادی بیان در همهی زمینههای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و مذهبی است.
جلال بعد از چندی از بزرگان و صاحب نظران و سران حزب توده در ایران میشود که با ارائه سخنرانیهای فراوان سعی در تبین اصول و نوع نگرش حزب مورد علاقه و حمایتش به دیگران دارد. او حتی در کتابهایی که مینویسد تلویحا به تبلیغ عقاید حزبیاش میپردازد. این همه شور جلال بعد از حدود 4 سال از عضویتش در حزب توده ، به یکباره فرو مینشیند.
او که به خاطر آزادی و اهداف زیبایی که فکر میکرد با همراهی حزب توده نصیب ملت ایران میشود ، بعد از اتفاقی ناگهانی متوجه میشود همهی این برنامهها ، دسیسهای بیش نیست که از خارج مرزهای ایران هدایت میشود . این ماجرا ذهن آل احمد را به روی اینکه آنها عروسک خیمه شب بازی بیش نیستند، باز میکند. این موضوع جلال را دچار سرخوردگی میکند. بعد از مدتی از عقاید حزبیاش کاملا فاصله میگیرد. او با ابراز پشیمانی از کارهایی که در آن زمان انجام داده بود مینویسد:
” روزگاری بود و حزب توده ای بود و حرف و سخنی داشت و انقلابی می نمود و ضد استعمار حرف می زد و مدافع کارگران و دهقانان بود و چه دعویهای دیگر و چه شوری که انگیخته بود و ما جوان بودیم و عضو آن حزب بودیم و نمی دانستیم سر نخ دست کیست و جوانی مان را می فرسودیم و تجربه می آموختیم. برای خود من «اما» روزی شروع شد که مأمور انتظامات یکی از تظاهرات حزبی بودیم (سال 23 یا 24؟) از در حزب خیابان فردوسی تا چهارراه مخبرالدوله با بازوبند انتظامات چه فخرها که به خلق نفروختم، اما اول شاه آباد چشمم افتاد به کامیون های روسی پر از سرباز که ناظر و حامی تظاهرات ما کنار خیابان صف کشیده بودند که یک مرتبه جا خوردم و چنان خجالت کشیدم که تپیدم توی کوچه سید هاشم و …”
آل احمد فارغ التحصیل ادبیات فارسی است. او به عنوان معلم سالها تدریس کرد. فرهنگی ای که دغدغههای اجتماعی زیادی را در آثارش منعکس کرد.
زندگی ادبی جلال :
آل احمد از پرکارترین نویسندگان معاصر ایرانی در دههی 30 و 40 شمسی است. این امر در بسیاری از زمینههای نگارشی بروز کرده است. جلال در زمینهی داستان نویسی چه رمان ؛ چه داستان کوتاه آثار در خوری دارد. مقالات و سفرنامهها و ترجمهها و نقدهای بسیار او در بازار ادبی روزگار او نشان از تلاش و پشتکار بسیارش به نگارش در همهی سطوح ادبی دارد.
ویژگیهای برجستهی آثار آل احمد :
نثر مختصر و مفید جلال ، کلمات و عبارات عامیانه و بهرهگیری از زبان تند و تیز و برنده از ویژگیهای آثار جلال است. او بی هیچ ترس و وحشتی همهی آنچه را که در جامعه درک کرده است ، بازگو میکند. به خرافه پرستی میتازد ؛ از جایگاه زنان و تصویر درست و نادرست آنان سخن میگوید ؛ از نبود عدالت اجتماعی مینالد ؛ علیه سیاسی کاری و عدم آزادی بیان میشورد و از فقر و فلاکت اقشار تهیدست جامعه دلگیر میشود. جلال دلسوزانه و مهربان آداب و رسوم موجود در بین تودههای سنتی کشور را بررسی میکند. نوشتههای تاتنشینهای بلوک زهرا و اورازان از گونهی کتابهای آل احمد است که به بازگو کردن آداب و رسوم مردم منطقهای خاص میپردازد.

ازدواج هنری :
جلال در حالی که به عنوان نویسندهای مطرح شناخته شده است ، به ادامه تحصیل در مقطع دکتری همت میگمارد اما پس از چندی دلسرد میشود و آن را نیمه کاره رها میکند. آل احمد با ازدواج هنریاش در کنار سیمین دانشور – نخستین بانوی نویسندهی داستان نویسی بلند ایران- زوج تاثیرگذاری را تشکیل میدهند که در زمینهی ادبیات داستانی جایگاه ویژهای را دارا هستند. اثرگذاری جلال در پیشبرد و قوی کردن قلم سیمین دانشور و نیز نقش سیمین دانشور در زندگی ادبی جلال دو کفهی یک ترازوست که نمیتوان آن را از هم جدا ساخت.
آثار مهم جلال آل احمد :
جلال ترجمههایی نیز از نویسندگان مطرح جهانی نیز دارد. از جمله سوء تفاهم و بیگانهی آلبرکامو ، قمارباز داستایوفسکی – که نخستین ترجمهی جلال بوده است – مائدههای زمینی از آندره ژید ، دستهای آلوده از پل سارتر ، کرگدن از ژان یونسکو و… از جمله ترجمههای اوست.
سفرنامههای جلال نیز بسیار زیبا هستند. او با نگاهی دقیق و جزئی نگر به بازگویز همهی آنچه که دیده و لمس کرده میپردازد. بهترین سفرنامهی او خسی در میقات است که بازگویی سفر حج جلال است. او درباره این کتاب میگوید:
با وجود پرکاری جلال آل احمد ، نوشتههای ابتدایی او مثل دید و بازدید ، از رنجی که میبریم و … آنچنان که باید از قلم تاثیرگذاری برخوردار نیست. اوج شکوفایی نگارشی جلال در کتاب مدیر مدرسه به تصویر کشیده شده است. مدیر مدرسه اولین رمان جلال است که در آن به بازتاب وضعیت و مشکلات قشر فرهنگی جامعه و نیز دردسرهای زیاد آنان و تقابل معلمان با مردم و مسئولین میپردازد. زن زیادی تصویر زن در جامعهی آن روزها را منعکس میکند. سنگی بر گوری که آخرین نوشته جلال است رمانی است در باب بی فرزندی او و سیمین که با قلمی صریح و بی رودربایستی نوشته شده است. مقالات و نظرات آل احمد در خدمت و خیانت روشنفکران، غربزدگی شتابزده و حزب توده بر سر دوراهی و ... به بررسی مسائل مختلف سیاسی و اجتماعی دوران خود میپردازد.
و اینگونه نشان میدهد که دچار تحول روحی عمیق و تاثیرگذاری شده است.
با وجود نوشته و کتابهای بسیار ویژگی مشترک همهی آثار او از دیدگاه اساتید ادبیات فارسی از جمله دکتر محمدرضا روزبه در کتاب تاریخ ادبیات معاصر ایران چند مورد است :
ویژگی مشترک همه آثار آل احمد، صراحت و تیزبینی ، در کنار نثر محاورهای ، تلگرافی قاطع و برنده و عصبی و تند او جلوهگر میشود.
جلال از تاثیرگذارترین نویسندههای معاصر فارسی است که تلاطم فکری موجود در آثارش گاه او را تا حد نویسندهای صاحب سبک برجسته میکند و گاهی با عقاید خشک حزبی خواننده را دلسرد و خسته.
با این همه او پیروانی چون نادر ابراهیمی دارد که در آثارش از جلال تاثیر پذیرفته است.

پایان جلال آل احمد
جلال در سالهای پایانی عمر نسبتا کوتاهش به زندگی در دل جنگل پناه میبرد و در شهریورماه ۱۳۴۸ در حالیکه مشغول ترجمهی دیگری بود ، دار فانی را وداع گفت.
روحش شاد و یادش گرامی باد.