یازده دقیقه اثر پائولو کوئیلو
یازده دقیقه اثر پائولو کوئیلو برزیلی نویسنده محبوب و صاحب سبک قرن معاصر است. نویسندهای که بیشترِ ما با آثار او آشنایی داریم. طی سال های گذشته کتاب های او به زبانهای مختلف ترجمه شده است. آثار معروفی چون کیمیاگر، زهیر، مکتوب، کنار رود پیدرا نشستم و گریستم، شیطان و دوشیزه پریم، الف ، جاسوس و بسیاری دیگر از آثار او در ایران طرفداران بسیار زیادی دارد .
یازده دقیقه و تفاوت هایش:
یازده دقیقه اما با همه آثار قبلی پائولو کوئیلو از نظر من تفاوت زیادی دارد . چه به لحاظ محبوبیت و چه به لحاظ تِم داستانی ، یازده دقیقه کتابی سوا از همه آثار قبلی پائولو کوئیلو به حساب می آید . خوانندهای که به آثار پائولو و سبک نگارش او انس گرفته است، به خوبی می تواند تشخیص دهد که یازده دقیقه کتاب متفاوتی است.
در همه آثار قبلی پائولو تِم حقیقت یابی و نوعی عرفان سرخپوستی حاکم است. او از جمله نویسندگانی است که معتقد است معنویت در همه لایههای زیرین زندگی بشر باید وجود داشته باشد. در کتاب حاضر اما جایی برای معنویت نیست یا اگر هم به طور ضمنی به آن اشاره شده است، سبک و سیاق پائولو کاملاً متفاوت است. اینکه آیا رابطه جنسی می تواند زمینه ای برای رسیدن به عرفان و معنویت را فراهم کند یا نه سوالی است که هر خواننده در پایان کتاب می تواند به آن پاسخ دهد.
خلاصه کتاب:
یازده دقیقه درباره دختر جوانی است که به دنبال اهداف و رویاهایش از روستای کوچکی در برزیل به ژنو سوئیس سفر می کند. دختر ۲۳ سالهای که در شهر خودش محبوب است ؛زیبایی خارق العاده ای دارد ؛ با افرادی در سطح خودش ارتباط جنسی برقرار کرده اما هیچکدام از اینها او را راضی نگه نداشته است. ماجرای کتاب از جایی شروع می شود که دختر در سن ۱۱ سالگی به یکی از پسرهای مدرسه دل می بندد. اولین احساس عاشقانه را تجربه می کند . بزرگتر که می شود با افراد دیگری دوست می شود . او همچنان تشنه پیدا کردن عشقی است که هم قلبش رو به لرزه درآورد و هم جسمش را به اوج برساند اما آنچه که نصیبش می شود احساساتی زودگذر و شکست های عشقی پیاپی است تا جایی که دیگر به وجود عشق معتقد نیست.
اگرچه هدف من این است که عشق را بفهمم و اگرچه برای من فکر کردن در مورد آدم هایی که قلبم را به آنها دادهام زجرآور است، اما متوجه شدهام ، آنها که قلب مرا لمس کردهاند از برانگیختن جسمم عاجز بودهاند و آنها که جسم مرا برانگیختند از لمس قلب من عاجز بودند.
شکست های عشقی پیاپی
او مثل بسیاری دیگر از دخترها که به دنبال عشقی پر شورو گداز ، همسر ایده آل و ثروتی انبوه می گردند ، تصمیم میگیرد که همراه با مرد میانسالِ سوئیسی ای به ژنو برود تا با کار کردن و اندوختن ثروت با افتخار به خانوادهی فقیرش کمک کند. باور به اینکه ماهانه مبلغ زیادی را به عنوان دستمزد دریافت خواهد کرد، چنان در وجود دختر ریشه دوانده بود که بدون معطلی پیشنهاد مرد سوئیسی را قبول میکند.
همه به من می گویند که دارم تصمیم اشتباهی می گیرم، اما اشتباه کردن بخشی از زندگی است. جهان از من چه می خواهد؟
در سوئیس اما خبری از آن ثروت و آن دستمزد هنگفت نیست . بعد از مدتی از کار اخراج می شود و برای گذران زندگی اش مجبور می شود تن فروشی کند. همه ماجرای کتاب حول همین مسئله است: ارتباط جنسی.
من به خواستهی خود به دنیا نیامدهام ، من هیچ وقت هیچ کس را نداشتهام که دوستم داشته باشد، من همیشه تصمیم اشتباه گرفتهام ، حالا به زندگی اجازه می دهم برای من تصمیم بگیرد.
قسمتهای پایانی کتاب( تصمیم به تن فروشی)

تحلیل کتاب یازده دقیقه :
دو مسئله مهم در کتاب وجود دارد: 1. یافتن عشق 2. ارتباط جنسی. همه کتاب در نظر دارد به پردازش این دو مسئله بپردازد. گاهی چنان در یافتن عشق مصمم و با اراده است که خواننده امیدوار می شود ،شخصیت اول داستان بتواند به آنچه که در ذهنش می گذرد دست پیدا کند. از طرف دیگر گاهی شخصیت اول چنان در روابط جنسی اغراق می کند که جایی برای فکر کردن به هیچ چیز دیگری باقی نمی ماند . همه ما می دانیم که عشق بین دو انسان در نهایت به وصال و روابط جنسی منتهی خواهد شد اما اینکه هر رابطه جنسی از عشق سرشار است یا نه مسئلهی کاملا متفاوتی است.
شخصیت اول کتاب به دنبال یافتن عشقی پرشور و گداز همراه با روابط عاشقانه و جنسی شورانگیز است اما هیچ وقت به چیزی که به دنبال آن است دست پیدا نمی کند. سرخورده از تمام احساسات زیبایی که دختر با شور و نشاطی مثل او میتواند در زندگیاش داشته باشد، با ناامیدی تمام به تنفروشی روی می آورد .شاید مشکلات زیادی که در کشور غریب تجربه می کند یا ماجراهای مختلفی را که با افراد گوناگون از سر می گذراند ، زمینه اصلی روی آوردن او به این تصمیم است.
در ابتدای کتاب می خوانیم که همه مسائل و اعمال بشر از ارتباط با جنس مخالف نشات می گیرد . پائولو کوئیلو تصریح می کند که جدای از مقدمه چینی برای ارتباط جنسی، کل این رابطه به لحاظ زمانی تنها ۱۱ دقیقه طول می کشد و همه مشکلات جامعه انسانی به خاطر همین یازده دقیقه بروز می کند . اینکه این مسئله تا چه حد می تواند درست باشد یا نه مورد دیگری است اما اینکه کل کتاب به توصیف روابط جنسی دختر قصه ما می پردازد و این که لحظه به لحظه از ریز اتفاقاتی که در یک ارتباط جنسی شکل می گیرد سخن به میان می آید، شاید مهمترین مورد قابل نقد کتاب باشد .
پائولو با نشان دادن این نکات سعی در بازگویی چه چیزی را دارد؟ روابط آزاد جنسی؟ یا تنهایی یک زن؟ یا شاید هم به سوء استفادههایی که از زنان انجام می گیرد؟ جواب سوال من هر چه باشد، از آن رنگ و بوی معنویت به مشام نمی رسد! پائولو خوب می داند ، بسیاری از زنان وسیلهی تامین نیاز مردانند. اما اینکه او قصد دارد به بیان سوء استفادههای بی شمار از زنان بپردازد راهکارش این نوع بیان نیست . اگر هم قصد ترویج روابط آزاد را دارد با عرفانی که در همهی کتابهای پیشین او درآمیخته بود، منافات دارد. ارتباط با جنس مخالف یک نیاز غریزی و فطری است اما اینکه در هر لحظه بدون در نظر گرفتن بسیاری از مسائل فرهنگی و غریزی دیگر انسانی، سعی در ترویج آن داشته باشند، از پیش محکوم است.
ابتداییترین جوامع بشری و سکولارترین فرهنگها نیز این مسئله را بدون قید و شرط نمی پذیرند. چه برسد به مکاتب عرفانی! روابط آزاد جنسی در همه ادیان نیز منسوخ است. تعجب من بیشتر برای این است که شخصیت پائولو کوئیلو که در کتاب الف با وجود فراهم بودن زمینه برای ارتباط با دختری جوان تمام سعی اش این است که نسبت به همسرش خیانت نکند حال چطور می شود که اینقدر متفاوت تغییر موضع دهد؟!
با وجود این کتاب حاضر جدای از مباحث ارتباط جنسی به واقعیتی انکار ناپذیر اشاره دارد زن همیشه تاریخ در تبعیض و ظلم بوده و هست حتی اگر همه جوامع بشری با قوانین مختلف سعی در برابری حقوق زن و مرد داشته باشد باز هم ظلم و تبعیض علیه زنان وجود داشته و خواهد بود.
کتاب حاضر با ترجمهی کیومرث پارسای در سالهای قبل چاپ شده است. اما اخیرا نسخهی بدون سانسور کتاب ، خیلی کم پیدا می شود . شما می توانید نسخهی بدون سانسور کتاب را در کانال ما دانلود کنید.
وقتی ما کسی را می بینیم و عاشق می شویم، احساس می کنیم همهی دنیا با ماست.
پائولو کوئیلو
در حال حاضر خیلی بیشتر از آنی هستم تا در مورد عشق فکر کنم اما باید باور کنم که آن اتفاق می افتد.
پائولو کوئیلو
آنها چه انتظاری دارند؟ وقتی ماجراجویی را انتخاب می کنند، آیا نباید خودشان را برای همهی راه آماده کنند؟
پائولو کوئیلو