خلاصه و نقد کتاب مدیر مدرسه
جلال آل احمد، نویسنده و مترجم معروف و شهیر ایرانی ، رمان مدیر مدرسه را با نثری ساده و عامیانه به عنوان اولین رمان صاحب سبک خود نگاشت.
این رمان که حاصل تجربهی شخصی جلال آل احمد در طی سالها تدریس او به عنوان معلم است ، بازگو کنندهی فضای آموزشی کشورمان در زمان نویسنده است. مدیر مدرسه ، نمایندهی معلمان و مدیران و فرهنگیانی است که سالها با زحمت و کوشش فراوان ، سعی در آموزش سواد و علم به شاگردان بهت زدهی کلاسشان دارند.

خلاصهی کتاب :
جلال آل احمد این کتاب را که به عنوان اولین رمان صاحب سبک و متفاوت خود به رشته تحریر درآورده ، به شکلی متفاوتتر از سایر نوشتههایش ، به بررسی نابسامانیها و ناشنیدههای محیط آموزشی کشور میپردازد. در واقع آل احمد همچون یک جراح زبردست و آگاه، دست بر نقطهی جراحت فضای حاکم بر محیط آموزشی مینهد و سعی دارد آن را درمان کند. مدیر مدرسه نه تنها حرف دل بسیاری از فرهنگیان جامعه است ، بلکه نشاندهندهی بسیاری از کمبودها و کاستیهایی است که سالها گریبانگیر معلمان و دانش آموزان بوده است.
معلمی که ده سال تجربهی آموزش الفبا را به شاگردان بهت زده داشته ، خسته از تدریس ، به فکر یافتن سمت مدیریت که از نظرش راحت و بی دردسر است ، میافتد. به خیال خودش از یک دردسر بزرگ خلاص میشود و با پشت میزنشینی ، آسوده از همهی مشکلات روزگار میگذراند. مدیر مدرسه، برای رسیدن به این هدف دوماه دوندگی و از این اداره به آن اداره و از این مسئول به آن مسئول ، در نهایت با دادن رشوهی ۱۵۰هزاری ، دلش قرص میشود که مدیر مدرسه خواهد شد.
با خوشی و خوشحالی به مدرسهی مورد نظر میرود تا با وارسی محیط و کارکنان و معلمان آن ، آشنایی کاملی بدست آورد. مدرسه اما در فضایی دور از شهر واقع شده است و همین در ابتدا ذوق مدیر مدرسه را اندکی متغیر میکند. یک ناظم و چند معلم و یک سرایدار که به همه پول قرض میدهد!
بچههایی که در محیطی فقرآلود بزرگ شده و به جز چندنفر معدود همگی کم بضاعتند. این کلیت از مدرسهی موجود ، برای مدیر مدرسه کمی نگران کننده به نظر میرسد. او ابتدا تمام تلاشش را برای منظم کردن فضای موجود به کار میگیرد. ناظم را از کتک زدن بچهها با چوب و ترکه منع میکند، با بچهها به مدارا رفتار میکند ، معلمان را زیر بال و پرش میگیرد و سعی میکند حس عزت و احترامی را که او خواهانش است ، در همهشان تقویت کند.

این اصلاحات ، چند روز اول نظم ساختگیای را در فضای مدرسه حاکم میکند؛ اما این پایان ماجرا نیست.
مدیر مدرسه هر روز با انواع و اقسام موارد روبرو میشود که نه تنها آرامش را از او سلب میکند ؛ بلکه مدرسه را نیز به همان حالت سابق برمیگرداند. ماجراهایی مثلِ ارتباط جنسی دو دانش آموز ، تصادف یکی از معلمان مدرسه ، سرطان گرفتن مادر ناظم و نیز ورود والدین دانش آموزان برای اعتراض به بروز مسائل جنسی در مدرسه ، مدیر مدرسه را با کوهی از دردسرهای تازه روبرو میکند. او با همهی توانش سعی در حل این مسائل و رفع و رجوع آنها مینماید…اما موفق نیست. انگار که هر چه میزند به در بسته کوبیده است!
خوانندهی اثر با مدیر مدرسه و نقشی که در انجام امور دارد ، همزادپنداری میکند ولی در پس همهی این اتفاقات منتظر لحظهی اوج این رمانست. در نهایت مدیر مدرسه با سرخوردگی محض به این نتیجه میرسد ، از پس مدیریت مدرسه برنمیآید و استعفا نامهاش را به رئیس آموزش و پرورش تقدیم میکند.
تحلیل داستان :
مدیر مدرسه ،نماد جامعهایست که جلال در آن زندگی میکند. جامعهای سراسر تعارض و تناقض که هر طرف آن را مینگری ، نوعی از آشفتگی و هرج و مرج در آن به چشم میخورد. مدیر مدرسه ، نمایندهی مردمی است که سالها در پی اصلاح امور مختلف جامعه بودهاند ، اما در نهایت ناامیدی راهی به جز کنارهگیری و عقب نشینی از مواضعشان نداشتهاند. همهی کسانی که درد و رنج حاصل از بی عدالتی و نابسامانی را با تمام وجود احساس کردهاند و مشتاقانه و دلسوزانه در پی حل و فصل آنها بودهاند اما سرخورده از موج مخالفشان ، کنج عزلت گزیدهاند و بیخیال همهی آرمانهایشان شدهاند.
مدیر مدرسه اما خیلی زود خسته میشود ؛ گویی که آگاهانه میداند راه به جایی نمیبرد و آنچنانکه باید و شاید دل به تغییر و اصلاحات نمیدهد. سعی و تلاش میکند اما با تمام وجود و انرژی ای که لازم باشد نه. انگار که خوب میداند همه چیز از قبل برنامهریزی شده و او در این برنامه ، جایگاهی برای تغییرات ندارد.
فضای آموزشی نامناسب ؛ معلمانی که از حقوق و مزایای اندکی برخوردارند و دانش آموزانی که به جای راه ، بیراهه و انحراف را برگزیدهاند ، همه و همه میخواهد یک اصل را یادآور شود : ناکارآمدی.
چه در زمینهی مدیریت کلان آموزش و پرورش در سطح کشوری چه در حد یک مدیر سادهی مدرسه.
این ناکارآمدی ، هیجان ناشی از اصلاحات رو خیلی زود فروکش میکند . تا جایی که هر تلاشی را به شکست میکند.
مدیر مدرسه نماینده مردم
مدیر مدرسه نه تنها نمایندهی مردم ایران در نظام شاهنشاهی است ، بلکه نمایندهی این روزهای قشر فرهنگی کشورمان نیز هست. قشری که همچنان در گیرودار نیازهای اولیهی آموزشی و مادی و فرهنگی روزگار میگذارند. در حالیکه آموزش و پرورش و متولیان آن در همه جای دنیا ، از درجهی مهمتری نسبت به همهی ارگانهای دیر برخوردارند. جدای از تحلیلهای سیاسی و فرهنگی این کتاب، مدیر مدرسه آن هیجان و گره پراکنی لازم را برای یک رمان قوی ، چندان ندارد…اما چون اولین کتاب جلال آل احمد با سبک و سیاق خاص است ، از بهترین آثار ادبی او محسوب میشود.
تم معلمی در همهی آثار ادبی و نیز برخی ترجمهها مثل قمارباز از داستایوفسکی موج میزند . دلیل این امر ، درک درست و به موقع جلال از همهی کاستی و نواقص موجود در سیستم آموزشی کشور به عنوان یک معلم است. معلمی دلسوز که سعی و توانش را به کار گرفته تا آنچه مینویسد گوشهای از زندگی و افکار یک معلم را به تصویر بکشد. اوج و فرود ضعیف آل احمد در مدیر مدرسه انتقادات بسیاری را به این اثر وارد کرده است. اما آنچه مسلم است شیوهی خاص جلال در بازسازی مدیر مدرسه و جملات کوتاه و توصیفات روان اوست که خوانندهی اثر از خواندن این کتاب راضی نگه میدارد.