دانلود رایگان کتاب یادت باشد …
معرفی کتاب یادت باشد
کتاب یادت باشد نوشته محمد رسول ملاحسنی از لابلای خاطرات فرزانه سیاهکلی همسر شهید حمید سیاهکلی است.
این کتاب روایت عاشقانه و مذهبی از زندگی زناشویی دو جوان ایرانی است روایتی بسیار زیبا از زندگی فرزانه و حمید دو جوان دهه هفتادی که روی زیبای زندگی عاشقانه و مذهبی ایرانی اسلامی را به زیبایی تمام به مخاطب نشان می دهند
فرزانه دختری است که تمام فکر و ذکرش در پی درس است و برای همین نه تنها به ازدواج فکر نمی کند که حتی از اسم خواستگار هم فراریست و با بهانه های درس و کنکور خواستگار ها را یکی پس از دیگری رد می کند ، حمید اما یک جوان انقلابی است که بدون سرمایه خاصی با حقوق اندکی گذران زندگی میکند این دو پسر عمو و پسر عمه هستندو از کودکی همدیگر را می شناسند.مادر حمید از کودکی فرزانه را برای حمیدش در نظر گرفته است….
این کتاب مسیر پر تلاطم ازدواج این دو جوان را به زیبایی تمام به تصویر میکشد ، مخاطب کاملا خود را وسط این زندگی حاضر می بیند و لحظه به لحظه داستان را با تمام جود حس میکند زندگی ساده ای که بخاطر وجود صمیمیت و اطمینان کامل رشک مخاطب را بر می انگیزد.
کتاب از ازندگی روزمره حمید و فرزانه شروع می شود و تمام شیرینی ها و تلخی های یک زندگی ساده را به نمایش میگذارد کم کم روایت های عاشقانه و مذهبی کتاب اوج میگیرد تا جایی که شیرینیه این زندگی هرچه تمام تر در دل مخاطب می نشیند ، اما رفته رفته لحظات فراق نزدیک می شود از آرزوی شهادت حمید تا دل نگرانی ها و گریه های فرزانه به راحتی مخاطب را از خنده به گریه سوق می دهد
بخش هایی از کتاب یادت باشد
تکه هایی از کتاب یادت باشد را برای آشنایی بیشتر مخاطب ذکر میکنیم :
اکثراً نمیگذاشت ظرفها را دستتنها بشورم. میگفتم: “حمید! فردا صبح زود میخوای بری سرکار. برو استراحت کن، من خودم جمعوجور میکنم.” دست من را میگرفت، مینشاند روی صندلی و میگفت: “یا با هم ظرفها رو بشوریم، یا شما بشین، من بشورم. شما دست من امانتی. دوست ندارم به خاطر شستن ظرف دستهات خراب بشه.”
چند دقیقه بعد پیام داد: “از هواپیما به برج مراقبت. توی قلب شما جا هست فرود بیایم یا باز باید دورتون بگردیم!” من هم جواب دادم: “فعلاً یک بار دور ما بگرد تا ببینیم دستور بعدی چیه!”
گفتم: “حمید! به حرم حضرت زینب (س) رسیدی، من رو ویژه دعا کن.” گفت: “چشم عزیزم. اونجا که برسم حتماً به خانوم میگم که همسرم خیلی همراهم بود. میگم که فرزانه پای زندگی وایستاد تا من بتونم پای اسلام و اعتقاداتم بایستم. میگم وقتهایی که چشمات خیس بود و میپرسیدم چرا گریه کردی، حرفی نمیزدی، دور از چشم من گریه میکردی که ارادهٔ من ضعیف نشه.”
روزهایی که حرفهای خیلی تلخی میشنیدم. اینکه حمید برای پول رفته، اینکه شما حقوقتان از نظر شرعی مشکل دارد، چون حمید برای ایران شهید نشده است. حرفهایی که هرکدامشان مثل نمک روی زخم، وجودم را به آتش میکشد. هیچ عقل سلیمی قبول نمیکند در برابر پول چنین کاری بکند. اینکه همسرت دیگر نباشد، فقط در خواب بتوانی او را ببینی و وقتی بیدار میشوی نبودنش آنقدر آزارت بدهد که دوست داشته باشی فقط بخوابی و او را دوباره ببینی؛ ولی تا کجا؟ تا کجا میشود فقط خواب بود و خواب دید؟!
دانلود رایگان کتاب یادت باشد
با استفاده از لینک زیر می توانید کتاب یادت باشد را رایگان دانلود کنید :
دانلود رایگان کتاب یادت باشد