سه دقیقه در قیامت
تجربه نزدیک به مرگ یا NDE ، تجربه ای عجیب و باور نکردنی است که تا بحال برای افراد زیادی در سراسر دنیا با عقاید و باورهای دینی مختلف رخ داده است.کتاب سه دقیقه در قیامت به شرح این تجربه ی عجیب و سفر به برزخ ، برای یک ایرانی در حین عمل جراحی ، می پردازد .
در حالی که تمام دستگاه های پزشکی علائم حیاتی او را قطع شده می دانند ، این سفر شگفت انگیز شروع میشود و او خود را در مواجه کامل با اعمالش می یابد . حساب و کتابی که در آن عملی ساده مثل آبیاری درختی در بیابان، برایش دریایی از رحمت به همراه دارد و در عوض ، یک شوخی نابجا و رنجاندن یکی از همکارانش ، او را در برابر عقوبتی سخت و بزرگ قرار می دهد .
خواندن این کتاب، یادآوری بسیار خوبی برای امثال ماست که غرق در روزمره گی ها، فراموش کرده ایم در نهایت ، باید جوابگوی کوچکترین ذره از اعمال خود باشیم
بخش هایی از کتاب سه دقیقه در قیامت
بخش هایی از این کتاب را برای آشنایی بیشتر مخاطب ذکر می کنیم
اما تمام حواس من در آن لحظه به این بود که وقتی کسی به خاطر تهمت به یک نوجوان، یک چنین خیراتی را از دست میدهد، پس ما که هر روز و هرشب پشت سر دیگران مشغول قضاوت کردن و حرف زدن هستیم چه عاقبتی خواهیم داشت؟! ما که به راحتی پشت سر مسئولین و دوستان و آشنایان خودمان هرچه میخواهیم میگوییم…
نکته دیگری که شاهد بودم اینکه؛ هرچه به سنین بالاتر میرسیدم، ثواب کمتری از نمازهای جماعت و هیئتها در نامه عملم میدیدم! به جوانی که پشت میز نشسته بود گفتم: در این روزها من همگی نمازهایم را به جماعت خواندم. من در این شبها هیئت رفتهام. چرا اینها در نامه عملم نیست؟ رو به من کرد و گفت: خوب نگاه کن. هر چه سن و سالت بیشتر میشد، ریا و خودنمایی در اعمالت زیاد میشد. اوایل خالصانه به مسجد و هیئت میرفتی اما بعدها، مسجد میرفتی تا تو را ببینند. هیئت میرفتی تا رفقایت نگویند چرا نیامدی! اگر واقعاً برای خدا بود، چرا به فلان مسجد یا هیئت که دوستانت نبودند نمیرفتی
من دقت کردم که برخی گناهانی که مرتکب شده بودم در کتاب اعمالم نیست! آنجا رحمت خدا را به خوبی حس کردم. بعد از اینکه انسان از گناهی توبه میکند و دیگر سمتش نمیرود، گناهانی که قبلاً مرتکب شده کاملاً از اعمالش حذف میشود.