تاریخ طبری از محمد جریر طبری
تاریخ طبری ، معروفترین و گستردهترین کتاب تاریخ اسلامی است. این کتاب عریض و طویل به قلم محمد بن جریر طبری ، نویسندهی مشهور قرن سوم نوشته شده است.
تاریخ طبری ؛ کتاب تاریخی از آدم تا خاتم
تاریخ طبری خلاصهی نام اصلی کتاب ” تاریخ الرسل و الملوک و اخبارهم و من کان فی زمن کل واحد منهم ” است . این کتاب به تاریخ خلقت بشر از زمان آدم ع و روایات و احادیث مربوط به اون پرداخته . و تا زمان زندگی نویسنده در قرن سوم ادامه داره . این کتاب قطور رو محمدبن جریربن رستم طبری ، محدث ، مفسر ، تاریخنگار قرن سوم در 16جلد به زبان عربی نوشته . او از 48 سالگی شروع به نوشتن کرد و تا 86 سالگی ادامه داد .
زندگینامه محمد بن جریر طبری:
نویسندهی مشهور این کتاب زادهی آمل در طبرستان است . او در سال 224 ه.ق به دنیا اومد . برای تحصیل به ری که اون زمان از شهرهای علمی بود ، رفت . بعضی از تاریخ نویسان معتقدند او اصالتا ایرانی نیست!!! با وجود اینکه تو ایران به دنیا اومده .
دلیلشون اینه که حدود 150سال قبل از تولد طبری ، عربهای زیادی به ایران مهاجرت کرده بودن . ممکنِ این نویسنده هم جزء همون اعراب مهاجرِ ساکنِ ایران باشه . البته این موضوع فقط میتونه در حد حدسیات باشه اما به هر صورت قابلِ تاملِ . همهی این مباحث طرح شده به خاطر اینِ که کل آثار طبری به زبان عربی هست.
محمد طبری به سفر علاقهی زیادی داشته به طوری که بسیاری از شهرهای اسلامی منطقه رو دیده . از جمله مصر ، سوریه ، شام و… . حسن سفر رفتن طبری در این بوده که با افراد زیادی هم صحبتی داشته و همهی اینهارو یادداشت برداری کرده . او سالها بعد ، از همین یادداشتها استفاده کرد و کتاب مهمی نوشت . این کتاب همان تاریخ طبری ، کتاب مورد بحث ماست.
تاریخ طبری :
کتاب تاریخ طبری با وجود اینکه از کتابهای مشهور در زمینهی تاریخ کلی بشر هست ، خالی از ایراد نیست ! طبری در این کتاب از آغاز خلقت آدم ابوالشر طبق روایات متعدد از پیامبر ص شروع به بحث کرده . این روایات از زبان راویان زیادی نقل شده . مسئلهی مهم در اینباره ، صحت و سقم روایات مطرح شده در کتاب هست . به طوری که نمیشه به طور یقینی به اونها اعتماد کرد . طبری در مقدمهی کتاب به این مسئله اشاره میکنه .
ببیندهی کتاب ما باید بداند که بنای من در آنچه آوردهام و گفتهام بر راویان بوده است . نه حجت عقول و استنباط نفوس . به جز اندکی ، که علم اخبار گذشتگان به خبر و نقل به متاخران تواند رسید . نه استدلال و نظر و خبرهای گذشتگان که در کتاب ما هست . و خواننده عجب داند یا شنونده نپذیرد و صحیح نداند ، از من نیست ؛ بلکه از ناقلان گرفتهام و همچنان یاد کردهام .
ویژگی های کتاب تاریخی :
تاریخ نویسی از زمانهای دور تاکنون ، با مشاهدات تاریخ نگار از وقایع مختلف انجام گرفته . در زمان ما که نوشتن دربارهی تاریخ گذشته با مشاهده امکانپذیر نیست . با بررسی آثار به جا ماندهی تاریخی و باستانشناسانه صورت میگیره . در مورد تاریخ طبری اما قضیه کاملا متفاوته . این کتاب حاصل مشاهدات نویسنده نیست ، بلکه حاصل نقل قولهای افراد مختلفیه که ادعا میکنن وقایع رو دیدن . سوال اینکه آیا میشه به راویان این کتاب اعتماد کرد ؟ جواب این هست که خیر!
در کتب تاریخی مهمترین بحث منابع موثق و معتبرِ که تاریخ طبری رو نمیشه به لحاظ منبع معتبر در نظر گرفت . در جلد اول این کتاب به نام راویانی مثلِ ابوهریره برمیخوریم . کسی که آشنایی اندکی با علم کلام و حدیث داشته باشه ، این شخص رو خوب میشناسه ! ابوهریره در تاریخ علم کلام و حدیث به کذاب مشهور هست . ابوهریره احادیث بسیاری از پیامبر اسلام ص نقل میکنه که با هیچ عقل و منطقی سازگار نیست . بنابر مشهور احادیث باید راوی معتبر داشته باشند . احادیث نقل شده از ابوهریره که بنابر منفعت شخصی خود و یا حاکمان زمانهاش ، ساخته شده از این نظر کاملا رد شدهاند .
یکی از احادیث جعلی مشهور ابوهریره به حدیث پیاز عّکه معروف هست . حدیث به این مضمونِ که شخصی پیاز بسیاری رو از شهر عّکه به مکه آورد . ولی کسی از اونها نخرید و نزدیک بود ورشکسته بشه . پس دست به دامان ابوهریره شد . او بر منبر مسجد مکه رفت و گفت : پیامبر ص فرمود هر کس پیاز عّکه را در مکه بخورد بهشت بر او واجب است .
همین حدیث جعلی باعث میشه مردم برای خرید پیاز هجوم بیارند و در آنی همهی بار پیاز فروخته بشه!
حال سوال اینست که این جور راوی ای قابل اعتماد هست یا خیر؟!
ابوهریره تنها راوی غیرقابل اعتماد تاریخ طبری نیست . چندین و چند نفر دیگر هم شامل حال این موضوع هستند.
نکات مهم تاریخ طبری :
تاریخ طبری جدای از صحت و سقم اون ، مهمترین کتاب تاریخی درباره تاریخ انسان از ابتدا تا قرن سوم هست . محمد طبری هم اولین کسی بود که تاریخ نویسی رو از سیره نویسی یا سرگذشت نگاری به تاریخ نویسی عمومی کشید . این موضوع خیلی مهم و قابل اهمیت هست . چون بعد از او تاریخنگاری وارد عرصهی دیگهای شد . در واقع محمد طبری نویسندهای جریانساز میشه . بعد از او ، افراد زیادی به سبک و سیاق تاریخنویسی او تاریخ نوشتند . نقش او رو نباید در این مورد نادیده گرفت .
مسئلهی مهم دیگه کار ناپسنده طبری هست . او هیچ گونه تلاشی برای پیدا کردن درستی یا نادرستی روایتی که استفاده میکنه ، نکرده . ذکر بی کم و کاست نقل قولهای دیگران بدون در نظر گرفتن راستی آزمایی ، برای یک نویسندهی تاریخی عیب بزرگی به شمار میاد .
منتقل کننده و نه تفسیر کننده بودن محمد طبری مورد مهم دیگه است . طبری هیچ تلاشی برای وارد کردن نظر شخصی خودش در این کتاب نکرد . صرف نقل کردن حرفهای دیگران و نظر ندادن در مورد موضوع ذکر شده ، از کیفیت یک کتاب تاریخی کم میکنه .
تاریخ طبری ، شیعه ستیز
در پایان از تاریخ طبری سوء استفادههای فراوانی شده . یکی از مهمترین مباحث مطرح شده در این کتاب ، ضد تشیع بودن آن است . زیرا که مذهب محمد طبری تسنن بوده . در سالهای اخیر خصوصا ، از مسائل مطرح شده در اون ، برای رد کردن مذهب تشیع ، کارهای زیادی صورت گرفته . حال سوال اینه که کتابی که در اساس و پایه بنابر نقل قول افراد نوشته شده ، میتونه پایگاه محکمی برای رد کردن مذهبی با پیشینهی تاریخی استوار باشه؟ باید از سوء استفاده کنندگان این کتاب پرسید!
عرض سلام و خسته نباشید خدمت خانم سپه وند
من در سایت تاریخ اسلام، مطلبی در مورد واقعه عاشورا از زبان طبری نوشته بودم و شما من رو به خواندن یادداشت خودتون در مورد طبری دعوت کرده بودید. یادداشتی بسیار زیبا و خواندنی بود. باقی معرفی کتابهای شما هم بسیار زیبا و منظم و دلنشین بود.
با احترام
عرض سلام و تشکر به خاطر مطلب مفید و مختصر شما در مورد این گنجینه ی تاریخی. فقط یک نقد کوچک از نظر بنده وارد هست به زبان گفتاری که برای نگارش استفاده شده . به نظرم زیبا تر بود اگر جملات همینطور بدون کلمات پیچیده و سنگین ولی به زبان رسمی نوشته میشدند . موفق باشید.
سلام و عرض احترام بابت نظرتون.
اگه دقت فرموده باشین مطالب قبل رو رسمی نوشته بودم
بنا به درخواست دوستان محاوره ای نوشتم این مطلب رو.
نظرتون قابل احترامِ
و تایید میکنم کاملا.
سپاسگزارم.
فکر کنم منظور دوستان از اینکه گفتن نوشته ها عمومی تر باشه این نبوده که نوع نوشتن مخلوطی از محاوره ای و غیر محاوره ای بشه.ولی در کل همان سبک قدیمتون بهتره به نظر.موفق و موید باشید
(یا رفیق من لا رفیق له میتونه درست تر باشه)
از اظهار نظرتون سپاسگزارم!
جدا از اظهارنظرهای بقیه همکاران تون ، هر کس سبک نوشتن خاص خودش رو داره و بهتر هست همونطور بنویسه که خودش احساس رضایت می کنه .
ممنون میشم اگر در همین زمینه، معرفی مختصری در مورد کتاب انسان خردمند هم داشته باشید .
موفق باشید .
شت
دقیقا از کدوم قسمت تا این حد ناراضی بودید ؟
عرض ادب
تاریخ طبری کتاب شیرینیه و به نظرم اگه آدم نخواد بحث صحت و سقم تاریخیش رو در نظر بگیره ، نثر زیبایی داره البته ترجمهی مرحوم پاینده فوق العاده بود ولی اصل کتاب خب کلمات به جایی داشته که ترجمش شده این!
اما…روایات غیرمعقول ، مثل غرانیق ! یا بعضی قسمتها دربارهی امام حسین ع یا توضیح مفصل جنگهای ایرانیان و اعراب هم اغراق آمیزه هم بنیهی علمی_ تاریخی نداره.
?